زندگي



داشتن کسی که توی هر شرایطی کنارت باشه یکی از شانسهای بزرگ زندگیه. چه در خوشی چه در لحظه های سخت. کسی که از بین حرفات درک کنه حال دلتو. کسی که با نگاه بهت حس کنه چی درونته. کسی که بگه من هستم کمی از بار روی دوشتو به منم بده تا بتونی ادامه بدی. کسی که با یادش لبخند رو لبت میاد. کسی که میشه مایه شادمانی دلت. کسی که یار زندگیت باشه. دست همو میگیرید. با هم زندگی رو طی میکنید. اگر این آدم توی زندگیتون اومد رهاش نکنید.

یه شب گرم تابستونیه دلم هوای شبهایی رو کرده که صدای شباش قشنگ بود. صدای باد لابه لای برگا میومد. جیرجیرکا صدا می کردند و دیگه سکوت بود و سکوت و منم محو خوندن اون رمانهایی که میبردندم به سرزمین قصه ها. به زمانهای قدیم. شب رو دوست داشتم چون تا خود صبح کتاب میخوندم. کتابایی که اگه در طول روز دستم میگرفتم توبیخ میشدم که مگه الان وقت قصه خوندنه. الان سالهاست از اون روزا میگذره. دنیای رنگی رنگی بچگیم یه رنگ دیگه گرفت.

روزهای زیبای بهاریم اومد و داره خودشو به روزهای گرم تابستونی میده زمین زیبا طبیعت زیبا ساحل ماسه ای بکر جنگلهای سرسبز سکوت کویر شرشر آب رود صدای بلبل آسمون پرستاره شب ابرهای سفید تکه تکه دشتهای پرگل دوستت دارم. دوستت دارم تک تک زیباییاتو تحسین میکنم.

آسمونو ابرای تیره پوشونده. بارون به شدت میباره و صدای رعد و برق یه لحظه م کم نمیشه. یکی از این همه صدا و رعد میترسه یکی هم تحسین می کنه قدرت الله را. پرستو ها تو آسمون اوج گرفتن و دارن پرواز میکنند نه ترس خیس شدن و سنگین شدن بالهاشونو دارن نه ترس رعد و برق و صداشو. ایمان دارم که تو برای مخلوقاتت بهترین رو میخوای. ایمان دارم که بی اذن تو حتی یک گلبرگ گل نمیریزه خدا. گلهای زردرنگ آبشارطلایی همسایه که تا دست میزنیم بهش پر پر میشه توی این بارون شدید حتی یه

روزهای پایانی سال 98 روزهای خوب و روزهای سخت اومد و رفت سال پر چالش برای هموطنام بود خیلی سعی کردم خودمو بهتر بشناسم. خودمو قوی تر کنم. از تنهاییام لذت ببرم. کیف پولمو بزرگتر کنم. با آدمای جدید آشنا شدم. با کتابهای جدید. دامنه نگاه مالیم رو نسبت به قبل تغییر دادم. خودم رو پذیرفتم. احساساتمو پذیرفتم. از ابراز احساساتم خجالت نکشیدم. خدایا به خاطر رشدم ازت ممنونم. متشکرم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

انسان به راحتی میتونه تعیین کنه حالش چطور باشه خوب باشه یا بد خوشحال باشه یا ناراحت امروز حالم خوبه . یه نفر به من چیزی گفت که باعث ناراحتیم شد. . اون قبلنا هم یه چیز دیگه گفته بود. فلانی هم مینطور. اونروز هم اونجوری شد و مغز با خوشحالی تمام میاد تمام اتفاقاتی که همون احساس رو برای ما ایجاد. میکنه پشت سر هم زدیف میکنه و فکر میکنه علاقه مندی ماست و یهو میبینیم وسط یه عالمه حس بد گیر افتادیم و از همه چیز و همه کس دلخوریم.

روزای قشنگ پاییزی اومدن رنگ برگا داره روز به روز خوشکلتر میشه. آفتاب الان جون میده واسه دراز کشیدن و ریل آب رودخونه ببشتر شده و پیاده روی توی مسیرش لذت بخشه فصل لبو و آش رشته داغ و آتیش شروع شده. این همه قشنگی یه جا با هم . خدایا شکرت. شکرت. شکرت جدای از اون عشق های ناب و ابدی . یه روزی آدم عاشق میشه. بعد جدایی میشه. بعد ناراحتی بعد از جدایی میشه. بعد به مرحله بره به درک اصلا میشه.

اولین بار که فیلم ماموریت غیر ممکن 1 رو دیدم دانشجو بودم. عاااششق این فیلم بودم.مخصوصا صحنه ابتدایی فیلم که تام کروز داره از کوه بالا میره. اوج احساس من بود اون صحنه. چند روز پیش قسمت 5 رو دیدم. همون بازیگر مورد علاقه م. و البته اسپانسر ماشیناشم کمپانی بی ام و بود و کلی عشق کردم با ماشیناش. اینجور فیلما توش کلی صحنه های هیجان انگیزه ولی آدم کشته نمیشه. اما بعضی فیلما از دم آدم می کشن. از قشنگترین فیلمای دیگه ای که دیدم فیلم اینترستلار بود که بعد زمان رو

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

تجهیزات فروشگاهی فرکتالیته ایران دانلود مجله ارنوپدی فنی بارقه قلم عسل فان چت جوشکاری سیار،آهنگری سیار server22 آیتک موزیک | دانلود آهنگ جدید هارمونی طبیعت